-
چرا عاشق مهدی ( عج ) شدیم ؟
شنبه 3 اسفندماه سال 1387 23:12
دعا براى فرج ( و أکثروا الدّعا بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم ( . یعنى براى تعجیل فرج ; بسیار دعا کنید ، پس بدرستیکه این دعاء موجب فرج شما است . توفیق زیارت حضرت l لو ان اشیاعنا وفقهم الله لطاعته على اجتماع من القلوب فى الوفاء بالعهد علیهم لما تأخر عنهم الیمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعادة بشاهدتنا على حق المعرفة و صدقها...
-
او می آید
یکشنبه 29 مهرماه سال 1386 01:08
ولادت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف را همچون ولادت حضرت موسی قرار داده است. زمانی که به دنیا آمدند سجده کردند و شهادت به وحدانیت خدا و رسالت نبی اکرم (ص) دادند و پس از شهادت به امامت همه امامان وقتی حضرت صاحب را به پدر بزرگوارشان دادند و حضرت امام حسن عسگری علیه السلام از امام زمان خواستند که به قدت الهی سخن...
-
شیعه یعنی
دوشنبه 2 بهمنماه سال 1385 18:13
بشنو از نی چون حکایت می کند شیعه را از خون روایت می کند شیعه یعنی شرح منظوم طلب از مجاز و کوفه تا شام و حلب شیعه یعنی یک بیابان بی کسی شیعه یعنی غربت صد ساله بی دلواپسی شیعه یعنی یک بیابان بی کسی شیعه یعنی هجرت از من تا به او شیعه یعنی دست بیعت با غدیر بارش ابر کرامت بر کویر شیعه یعنی عدل،احسان و وقار شیعه یعنی انحنای...
-
میلاد معدن جود و سخاء
یکشنبه 12 آذرماه سال 1385 22:58
اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی عَلیِ بنِ مُوسَی الرِّضا الاِمامِ التَقِّیِ النَّقِی وَ حُجَّتِکَ عَلی مَن فَوقَ الاَرضِ وَمَن تَحتَ الثَّری هرچند که سایه ها شکستند مرا ازرشتـه خـورشیـدگسستنـــد مرا مـرغان حـرم کشـان کشان آوردند بـرپنجــره فــولاد تــو بستنـــدمرا تجلی شمس الشموس ، انیس النفوس سلطان ارض طوس و پرتو اَفشانی نگار...
-
درد علی دو گونه ست
جمعه 21 مهرماه سال 1385 22:43
درد علی دو گونه ست یک درد دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستان های اطراف مدینه کشانده و به ناله درآورده است... ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس می کند. اما این درد علی نیست ...!!! دردی که چنان روح بزرگی...
-
هر کسی دوتاست
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1385 12:48
روزی از روزها ، شبی از شبهاخواهم افتاد و خواهم مرد.اما می خواهم هرچه بیش تر بروم تا هرچه دورتر بیفتم. هر کسی دوتاست و خدا یکی بود . و یکی چگونه می توانست باشد ؟ هر کسی به اندازه ای که احساسش می کنند ، هست . و خدا کسی که احساسش کند ، نداشت. عظمت ها همواره در جستجوی چشمی است که آنرا ببیند . خوبی ها همواره نگران که آنرا...
-
مرگ
یکشنبه 22 مردادماه سال 1385 10:54
بسم الله الرحمن الرحیم دکتر شریعتی میگه: این است که بسیار بوده اند مردان محبوبی که دین را به دنیا داده اند و موقعی را که به نام خدا گرفته اند،به خریداران فروخته اند و از نردبان ایمان واخلاص مردم ،بربام قدرت بالا رفته اند و از کنج محراب به گنج خواجه نقاب زده اند ویا از قصر خاقان سر درآورده اند و ازپیش روی مردم زانو زده...
-
امید غربت
جمعه 6 مردادماه سال 1385 10:44
امید غربت الهی منجی انسان کی آید؟ شراب هستی انسان کی آید ؟ که تنها من نیم آدم سراید قرار و صبر و آرامم کی آید؟ شراب و ساقی جامم کی آید؟ صمیمانه حقیقت را بگویم امید غربت شامم کی آید؟ روزها از پی هم می گذرند، سالها می گذرند و قلب ها در آتش هجرانت می سوزند. کبوترها دیگر نای نغمه خوانی ندارند، دلها دیگرهوس غزل گفتن نمی...
-
چند پیام
جمعه 16 تیرماه سال 1385 15:40
.::. چند پیام کوتاه: .::. .::. To a brave man, good and bad luck are like his right and left hand, He uses both. .::. برای یک مرد شجاع، خوشبختی و بدبختی مانند دست راست و چپش است. او هر دو را به کار می برد. .::. What do we live for if not to make the world less difficult for each other? .::. اگر دنیا را برای یکدیگر...
-
سالروز شهادت بانوی دو عالم بر شما دوستان عزیز تسلیت باد
پنجشنبه 8 تیرماه سال 1385 11:15
سیل اشکم راه بینائی گرفت بند بندم عطر زهرائی گرفت عشق را از فاطمه آموختم چشم بر دست کبودش دوختم دست او صدها گره وا می کند دست او والله غوغا می کند دست او مشکل گشای عالم است روی آن جای لبان خاتم است دست اودنیای احسان و صفاست دست او مشکل گشای مرتضی است حیف شد آن دست رادشمن شکست باغلاف تیغ اهریمن شکست گویمت از قصه شهر...
-
باران
شنبه 13 خردادماه سال 1385 13:00
باران! این طوفان ها هنوز همه چیز را از من نگرفته اند. هنوز چیزهایی برای من مانده است. خیال نکن که آن حقیقی ترین، هیچ گاه مجال ظهور بر پست ترین وادی را خواهد یافت. گمان مبر که روزی این چشم های رهگذر، این چشم های جستجوگر قانع، توان راهیابی به آن گمشده را می یابند. باران! کلام محبت کلامی نیست که اینقدر راحت میان کوچه و...
-
عشق یعنی
جمعه 5 خردادماه سال 1385 05:12
عشق یعنی مستی ودیوانگی عشق یعنی با جهان بیگانگی عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده ها با چشم تر عشق یعنی سر به دار آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی در جهان رسوا شدن عشق یعنی مست وبی پروا شدن عشق یعنی سوختن با ساختن عشق یعنی زندگی را با ختن عشق یعنی انتظار و انتظار عشق یعنی هر چه بینی عکس یار عشق یعنی دیده...
-
الهی
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 00:04
الهی ! سرنوشت مرا خیر بنویس ، تقدیری مبارک. تا هر چه را تو دیر می خواهی، زودتر نخواهم و هر چه را تو زود می خواهی، دیر نخواهم . دعای عرفه
-
انسان را در رنج آفرید
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1385 00:51
به نام الله لقد خلقنا الانسان فی کبد براستی که انسان را در رنج آفریده ایم. (بلد/4) و فتوکل علی الله انک الی الحق المبین پس بر خدا توکل کن، که تو بر حق آشکار هستى! (نمل/79) خدایا ! چندیست که زمان برایم به سختی می گذرد از همه رنجهایم با غم و اندوه به تو پناه بردم. و حال با تمام وجود به تو پناه می برم مرا از رنج چه غم که...
-
برای تو مینویسم.....
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1385 00:05
یاد خدا آرام بخش دلهاست برای تو می نویسم ... دلت گرفته! دلتنگی!! تعجب نمی کنم. سخته، آره می دونم! غمت خیلی سنگینه! فکر می کنی کسی تو رو نمی فهمه!!! فکر می کنی فراموش شدی!!! و تنها... باز هم تعجب نمی کنم. می دونی هر کسی ممکنه یه غم بزرگ توی دلش داشته باشه که یه موقع هایی فکر می کنه هیچ کسی نمی تونه اون رو بفهمه و حالش...
-
دروغ مصلحتی
پنجشنبه 18 اسفندماه سال 1384 23:39
به نام الله این متن مخاطب خاصی دارد. تو! امیدوارم از روی این متن ساده رد نشی!!! گاهی گفتن بعضی چیزها سخته! خیلی هم سخت! اما دروغ گفتن توجیه مناسبی برای نگفتن حقیقت نیست! دقت کردید خیلی از دروغ های بزرگ که آدم رو به ندامت و پریشان خاطری می اندازه و باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی هم برای خودش و هم برای عزیزانش می شه...
-
هبوط
جمعه 12 اسفندماه سال 1384 00:00
اگر تنهاترین تنهاها شوم، باز خدا هست. او جانشین همهی نداشتنهاست. نفرین و آفرینها بیثمر است. اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند و از آسمان، هول و کینه بر سرم بارد، تو مهربان جاودان آسیبناپذیر من هستی. ای پناهگاه ابدی! تو میتوانی جانشین همهی بیپناهیها شوی. (شکوفه یاس)
-
تقدیم به آنان که....
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1384 01:28
تقدیم به آنان که با عشق به پیشواز شهادت در راه معشوق خود رفتتند . همه خوبان دانند که : مقصد نهایی عشق تصرف دل است وخواست والای دل ، گسترش عشق تا کجا ؟ من نمی دانم از آنها بپرس که پرستو وار چون قاصدان سینه سرخ به آسمانها شدند تا عشق را ترنمی باشند به شور خواهی گفت تا کجا ؟ از آنها بپرس که بی (ترمز) رفتند و فضای عشق را...
-
سخن آشنا
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1384 22:08
به نام خالق هستی بخش (شکوفه یاس)
-
ببخشش تا....
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1384 16:48
الله هو التوّاب الرّحیم ... بخشش ! بخشش موجب احساس آزادی و رهائی در خودمان می شود تا احساس بهتری داشته باشیم ، احساس آسودگی و راحتی . محققان می گویند : بخشیدن این نیست که شما با این کار شخص دیگری را آزاد و رها می سازید، بلکه این خود شما هستید که آزاد و رها می شوید. بخشش کردن این حُسن را دارد که به جای اینکه خودمان را...
-
مولای من
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1384 09:04
مولای من تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار که در برابر چشمی و غایب از نظری
-
انالله و انا الیه راجعون
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1384 09:00
وا مصیبتا انالله و انا الیه راجعون تعرض به ساحت مقدس بارگاه ملکوتی ائمه اطهار را به پیشگاه فرزندش صالحشان مهدی موعود تسلیت عرض می نمایم . امید است با توجهات خداوند این جنایتکاران به جزای خودشان برسند تا قلب آن حضرت و شیعیانش تسلی بخشد . (عاشق مهدی)
-
مهدی کیست......
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1384 08:58
مهدی کیست ... « چشم انتظار جانان » بشر در زندگی اجتماعی و فردی ، مرهون نعمت انتظار است و اگر از انتظار بیرون بیاید و امیدی به آینده نداشته باشد ، زندگی برایش مفهومی نخواهد داشت و بی هدف می شود . حرکت و انتظار، در کنار هم می باشند و از هم جدا نمی شوند ؛ انتظار علت حرکت و تحرک بخش است . آنچه مورد انتظار است ، هرچه مقدس...
-
یا علی مدد
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1384 00:21
به نام الله یا علی زلیلا من شینیدم یا علی گفت به مجنون چون رسیدم یا علی گفت مگر این وادی دارلمجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی گفت نسیمی غنچه ای را باز می کرد به گوش غنچه کم کم یا علی گفت چمن با ریزش باران رحمت دعا یی کردو او هم یا علی گفت خمیر خاک آ دم را سر شتند چو بر می خواست آدم یا علی گفت مسیحا چو دم از اعجاز می...
-
کوزه چو من عاشق زاری بود......
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1384 22:25
-
خدا و کودک
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1384 15:02
خدا و کودک کودکی که آماده ی تولد بود نزد خدا رفت و پرسید : میگویندشما فردا مرا به زمین میفرستید اما من به این کوچکی و بدون هیچ چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم ؟ خداوند پاسخ داد : از میان تعداد بسیاری از فرشتگان من یکی را برای تو در نظر گرفته ام او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوز مطمین نبود که میخواهد برود...
-
راز هستی در پیام نا شناختی
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1384 13:22
به نام الله راز هستی در پیام ناشناختی آن گاه که می خواهی خوشبختی را گرم در آغوش کشی تسلیم درگاه من باش. (زمر/54) آن گاه که خواهان رسیدن به سرزمین سبز بندگی هستی مرا بپرست تا به راه راست هدایت شوی. (یس/61) آن گاه که در تنگنای معاش زندگی، روزنه امید نداری ببخش و انفاق کن و وسعت رزق، از من بخواه. (سباء/ 39) آن گاه که می...